حرف های دختری سر گردان
حرف های دل عاشق ها
من در این خانه به گمنامی غمناک علف نزدیکم من صدای نفس باغچه را می شنوم و صدای ظلمت را وقتی از برگی می ریزد و صدای سرفه ی روشنی از پشت درخت عطسه ی آب از هر رخنه ی سنگ چکچک چلچله از سقف بهار و صدای صاف باز و بسته شدن پنچره ی تنهایی و صدای پاک پوست انداختن مبهم عشق متراکم شدن ذوق پریدن در بال و ترک خوردن خودداری روح من صدای قدم خواهش را می شنوم و صدای پای قانونی خون را در رگ ضربان سحر چاه کبوتر ها تپش قلب شب آدینه جریان گل میخک در فکر شیهه ی پاک حقیقیت از دور من صدای وزش ماده را می شنوم و صدای ایمان را در کوچه ی شوق و صدای باران را روی پلک تر عشق روی موسیقی نمناک بلوغ و صدای متلاشی شدن شیشه ی شادی در شب روی آواز انارستا ن ها پاره پاره شدن کاغذ زیبایی پر و خالی شدن کاسه ی غربت از باد
نظرات شما عزیزان:
[-Design-] |